کيک زرد

سلام و دو هزار درود و دويست مليارد بدرود بر شما
پيش از هر چيز موفقيّت ايراني ها را در ضمينه غني سازي اورانيوم بعد از 40 سال تبريک مي گويم.
روزي بود که بشر دنيا را تنها خانه و ده خود مي دانست. بعد ها فهميد که ده هاي ديگري نيز وجود دارند و دنيا دهات اطراف خود مي دانست و باز هم گذشت و گذشت و گذشت. قرون متوالي گذشتند و گذشتند و انسانهايي در راه علم مردند و دنيا به مانند اکنون رسيد.
همچين روزي بود که کپر نيک فقيد را کشتند. همچين روزي بود که گاليله را ترساندند. همچين روزي بود که خيّام نيشابوري جدول(پاسکال-خيّام) را کشف کرد . همچين روزي بود که ...! انرژي که از اتمآزاد مي شود نيز در همچين روزي کشف شد ودر همچين روزي بود که ايران هم به کشور هاي داراي انرژي هسته اي . اند پيوست. بياييد اين کيک زرد را به شادماني بخوريم.
انرژي هسته اي ويژه ماست! همه ما از کوچک و بزرگ اين را گفتيم چون باور داشتيم و داريم که کيک زرد فقط براي انرژي است نه براس ساخت بمب اتم که 80 درصد غني سازي نياز دارد.
همه ما از کوچک و بزرگ مي دانيم که انرژي هسته اي از منابع تأمين انرژي است که به اين زودي تمام نمي شود. بياييد به گونه اي صحيح از آن استفاده کنيم. بمب اتم در ناکازاکي و هيروشيما جان مليارد ها انسان را گرفت.
((ميازار موري که دانه کش است که جان دارد و جان شيرين خوش است))
بياييد اين شعر را همواره آويزه گوش خود کنيم. و هيچ گاه آن را فراموش نکنيم به ويژه مصراعي را که زير آن خط کشيده شده. هر موجودي جان دارد و آن را دوست مي دارد.
روزي بود که بشر خود را خدا مي دانست و روزي بود که براي خود چندين خدا قايل بود. روزي بود که بشر درک کرد خدا يکي است و آن را پرستيد و بعد از آن شروع کرد خدايان خود ساز را پرستيد.
ولي ما مي دانيم که خدا يکي است ونامش الله است و حاکم و قادر و مهربان است. خداي ما دوست دارد مخلوقاتش با هم دوست باشند و او را بپرستند.
فقط خالق ما حقّ تکبّر دارد. ولي چون تکبر معني خوبي در فارسي ندارد بهتر است بگويم خداوند متکبر مهربان است.
بياييد با يک ديگر جلو تکبرات کشور هاي ديگر بايستيم.
روز و شب شما به خير.
پيروز و سر زنده باشيد.

 

هر از چند گاهي

اميدوارم اوقاتتان خوش و نيکو باشد.
برخي از دوستان من به من مي گويند جرا متن هايت پيچيده است. اين مقالاتي که من مي نويسم بايد داراي ايهام باشد. همان طوري که مي دانيد در مقالات اجتماعي - سياسي از ايهام و پيچيدگي زياد استفاده مي شود. ولي امروز يک متن ساده مي نويسم که بدانيد من متن ساده هم مي توانم بنويسم.
گاهي وقت ها به فکر اين موضوع مي افتم. ايراني که کوروش متحد کرد و داريوش ساخت و ديگران گسترشش دادند چرا بايد در زمان قاجار به اين فلاکت دچار شود؟ آيا نبايد قاجار ها را دليل اصلي جهان سوم بودن فعلي خود بدانيم؟
جواب من تا به حال به اين سؤال منفي بوده زيرا از زماني که ايراني ها خود باوري خود را از دست دادند جهان سومي شدند. چرا ما بايد به اين فکر کنيم که جنس ايراني از جنس چيني يا تايلندي يا ژاپني بدتر است؟ آيا اين غلط است که ايرانيان باهوش ترين قوم زنده اند؟
آيا نبايد فکر کنيم که چرا ايران قبل از قاجار به فکر ديگر کشور ها افتاده بود؟ آيا اين درست نيست که خود ايراني ها مي توانسته اند و مي توانند اجناسي که وارد مي کنند را خود ، بهتر از آنها توليد کنند؟
چرا ايراني ها کمتر به يک ديگر اطمينان دارند؟ داريوش در يکي از کتيبه هاي خويش ذکر کرده که: (( خداوند به من سرزمين هاي زيادي عطا کرد و آنها را آباد مي کند و ... و انشا الله مردم ايران را از دروغ حفظ کند.)) آيا علّت اين بي اعتمادي دروغ گويي ست؟
بياييد هر از چند گاهي به فکر اين بيافتيم که ما مي توانيم از آمريکا قدرتمند تر ياشيم اگر به هم اطمينان داشته باشيم. بياييد هر از چند گاهي به ياد اين باشيم که ايراني ها از عاملان و بنيادي ترين کساني اند که باعث پيشرفت علم شده اند. بياييد هر از چند گاهي فکر کنيم که اگر ((پاسکال و نيوتن)) هستند ما هم حکيم عمر خيّام و ابن سينا را داريم. بياييد به ياد دکتر فيروز نادري باشيم که ايراني است و هم اکنون آمريکايي ها به اين مي انديشند که اگر او به ايران آيد کشته مي شود.
چرا بايد کشور هاي ديگر با کارکنان خود در اينجا حقّ توحّش بدهند؟ چرا بايد ما را در حدّ مردم وحشي آمازون بدانند؟ چرا هنگامي که آمريکايي ها قصد داشتند پيشرفته ترين بيمارستان خاور ميانه را بنا کنند بايد فرياد مرگ بر آمريکا سر داد؟ چرا ...؟
بياييد اندکي بيانديشيم به اين سؤالات و اندکي بيانديشيم که ما در آينده اين کشور چه نقشي خواهيم داشت!

کمی پیچیدید نه؟
روز شما خوش
17/1/1385